روزنامه سوئدی داگنز نی هیتر به تاریخ یکشنبه سیزده اوت، سرمقاله ای به عنوان " بنیاد گرایی و وکلایش " به قلم نیکلاس اکدال دارد

وی در این نوشته به بررسی نقطه نظرات لارش اولی، رهبر حزب چپ سوئد در رابطه با جنگ لبنان میپردازد و اظهار می کند: از دید حزب چپ، اسرائیلی ها و آمریکایی ها جزو خطا کاران بشمار می روند و حزب اللهی های لبنان، مبارزین آزادیند و چپ سوئد خواهان دنیایی مشابه ایران و سوریه می باشد

نویسنده سپس سوالی بدین شکل را مطرح می سازد که آیا دولت سوسیال دمکرات یوران پرشون نخست وزیر فعلی سوئد قصد دارد با چنین حزبی و اعتقاداتی، دولتی ائتلافی برای چهار سال آینده بر پا نماید

وی در ادامه تحلیلش می افزاید: یکی از سرمقاله نویسان روزنامه " کارگر "، حزب الله لبنان و جهادشان را مورد تمجید فراوان قرار داده و اعلام می نماید که وی با کمال افتخار و مسرت، حاضر است که در رژه نیروهای حزب الله شرکت نماید


نیکلاس اکدال در پایان خاطر نشان می نماید که نفرت از اسرائیل و آمریکا می تواند به هر موضعگیری و جمع بندی ای منجر شود در حالیکه ادعای مبارزه حزب الله در جهت منافع فلسطینیان و مردم لبنان، لاطاعلاتی بیش نیست. آنها صرفا در جهت اعتقادات خود و اربابانشان در تهران و دمشق می جنگند

دیگر روزنامه سوئدی، اسونسکا داگ بلادت نیز به سخنرانی رهبر حزب چپ اشاره می نماید که وی از اسرائیل بعنوان " تروریسم دولتی " نام برده، سیاست خارجی دولت سوئد را مورد انتقاد قرار داده و آن را کرنش در مقابل آمریکا قلمداد می کند و معتقد است که سکوت شرم آور دولت سوئد، ما را در جنایات اسرائیل همدست می نماید

آنچه که از نظرتان گذشت اوضاع بشدت رقت آور و تاسف بار چپ سوئد در ارتباط با گروه سرسپرده رژیم ملایان، حزب الله، در جنگ لبنان است. یکی با افتخار می خواهد زیر علم حزب اللهی های مرتجع سینه بزند و ادعای چپ و مترقی بودن را نیز با خود یدک بکشد و آن یکی هم در تظاهرات به اصطلاح صلح، اوج صلح طلبی خود را با آخوند مزدور، حسن نصرالله، تقسیم می نماید

اجرا کنندگان این خط سیاسی نا صحیح، هیچکدام حداقل صداقت سیاسی را با خود بهمراه ندارند که به این واقعیت آشکار اشاره کوچکی کنند که این بار این حزب الله لبنان بود که بدستور اربابان آخوندشان درتهران و با گروگانگیری سربازان اسرائیلی، آتش جنگ را بر افروختند و بهانه را بدست جنگ طلبان اسرائیلی دادند

رهبر حزب چپ از همدستی در جنایات اسرائیل داد سخن می دهد. این حزب در طول بیش از یک دهه همکاری با دولت سوئد، حتی یکبار هم دست به انتقاد از سیاست معامله گری و مماشات کشورهای غربی بطور عام و دولت سوئد بطور خاص با رژیم فاشیستی – مذهبی حاکم بر میهنمان نزد و باسکوتی شرم آور، تمایل خود را در جهت ادامه بقای ننگین نظام دیکتاتوری ولایت فقیه اثبات نمود. اگر بی عملی دولت سوئد در قبال جنگ لبنان، شراکت در جنایات اسرائیلی هاست پس بنا بر این استدلال بی تفاوتی و سکوت پیشگی حزب چپ سوئد نیز، همکاری و همدستی غیر انسانی در جنایات رژیم آخوندی در طول این سالها محسوب می شود که آخرین نمونه آن هم قتل مشکوک اکبر محمدی است

سیاست صحیح و منطقی، محکوم نمودن و فاصله گرفتن از تمامی طرفهای این جنگهای غیر اصولی و خونین است در غیر اینصورت سخنرانی های شداد و غلاظ و دفاع بی محتوا از مردم لبنان، فلسطین و ایران، تنها و تنها منافعش را به جیب آخوندهای حاکم بر ایران می ریزد و چپ سوئد، دیگر احزاب، گروهها و جریانات، اعم از ایرانی و غیر ایرانی را متحد بالفعل احمدی نژاد تروریست می نماید که این خطای بزرگ از خاطر آگاهان و آزادیخواهان دنیا، هرگز فراموش نخواهد شد

شاخص صلح طلبی واقعی در اوضاع و احوال سیاسی امروزین جهان و خاورمیانه، مرزبندی قاطع با طرفین جنگ و از جمله گفتن نه به رژیم ملایان و گروههای دست نشانده آن مانند حزب الله لبنان می باشد

جمعه بیست و هفتم مرداد ماه ۱۳۸۵